سرزمین شیر و خورشید

سرزمین شیر و خورشید یعنی ایران من

سرزمین شیر و خورشید

سرزمین شیر و خورشید یعنی ایران من

مشخصات بلاگ

از بازدید کنندگان گرامی خواهشمندم با نظرات و انتقادات خویش ، مرا در بهبودی این تارنما یاری نمایند.
با سپاس

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با موضوع «اطلاعات عمومی» ثبت شده است

ما ایرانی ها در بسیاری از هنرهای زمانه پیشرو هستیم ، البته خیلی ها هم از ما پیش ترند . مثلا اولین نقاشی های کلاسیک و آکادمیک در اروپا شکل گرفت . ولی نخستین مجسمه سازی ها در خاور میانه و ایران . سپس در یونان تکامل یافت و در روم به اوج رسید . ولی ما ایرانی ها بدجوری در گذشته ی دیرپای خودمان گیر کردیم و نتوانستیم به سوی جلو پیش برویم . ژاپنی ها در عین سنتی بودن مدرنیته را هم تجربه کردند و به اینجایی رسیدن که امروز هستن . ما چه کار کردیم ؟ ما کجای نقشه پیشرفت هستیم؟؟
  • بهرام محتشم


امروز آخرین روز سال 1393 خورشیدی است . تا نزدیک به ساعتی دیگر سال تحویل می شه ، هر چند هم الان ساعت 12 و 9 دقیقه است .این آخرین لحظه های سال کهنه ، با همه ی تلخی هایش به سر می رسه . امسال خیلی ها در میان ما بودند و امروز نیستند. شاید سال دیگر ما هم در میان دیگرانی که زنده اند ، نباشیم ، البته من همیشه به شوخی گفته امد که باید 90 سال عمر کنم . البته همیشه گفتم عمر دست خداست . شاید من تا ثانیه یی دیگر نباشم و نود سالگی که سهله ، شاید 36 سالگی را هم به گور ببرم . ولی خوب از رحمت خداوند ناامید نیستم که بتونم نود رو بزنم توی گوشش . البته نودسالی که دربدری و بیماری و بی کسی و بیچارگی نباشه ، اگه قرار باشه این سختی ها رو داشته باشه ، الان برم بهتره برام . !!!!

در این آخرین روزهای آخر سال ، و در این لحظه های ناب ، یاد آقای خدابیامرزم افتادم . البته من مادرم رو هرگز ندیدم . ولی خوب اون هم در شمار اموات منه . دلم براش تنگ بوده و هست . دلم می خواست امروز به اونها سر بزنم ، ولی ترس از ترافیک و اعصابی که از آدم خرد می شه ، منو از رفتن منصرف کرد. ولی خوب لحظه یی از یادشون غافل نشدم و برایشان طلب آمرزش دارم و به قول نازنینی اونها شب جمعه ی آخر سال ، چشم به راه عزیزانشون هستن که از اونها یاد کنند . چه خوب بود و خوش به حال کسانی که به یاد امواتشون بودن . غروبی نگاهم به صفحه ی تلویزیون بود که دیدم پیرمردها و پیرزنهایی در سرای سالمندان بودند ، بنده خداها چشمشون به در بود که فرزندانشون بیان به اونها سر بزنن و با حسرت گریه می کردند ، خدا از این فرزندان قدرناشناس نگذره که دل پدر و مادر عزیزشون رو این جوری می شکنند . خداوند در جایگاه حق و حقداری نشسته و حق را به صاحبش باز می گرداند و بدکاری های بدکاران را چنان تاوان می کند که خودشان انگشت به دهان خواهند ماند. ای کاش ما به این روزگار دچار نگردیم که روزی روزگاری ، چشممان به در خشک شود که بچه هایمان از راه بیایند . آمین . ...

  • بهرام محتشم