پیر دروغگو
نمی دونم تا حالا گرفتار آدم زبان نفهم افتادین یا نه ؟
ولی ما یه همسایه یی داریم که از مسلمانی بویی نبرده ، هر چند که دم غروب و اذان که میشه ، با سرعت خودش رو به مسجد می رسونه . ولی دریغ از این که یه ذره مردم دار باشه . آدمی است مسن شاید نزدیک به 80 سال داشته باشم یا شاید بالاتر . چند شب پیش سر پول گاز ساختمان باش دعوام شد و یه نوه ی بی تربیت تر از خودش داره ، که سریع به پشتیبانی پدربزرگ وارد میدون شد ، جوانی نوخط است و داعیه ی لاتی داره . سری پر درد برای دعوا دارد و توی دعوا چند تا فحش ناموسی داد که من نشنیده گرفتم که جواب ابله خاموشی است . زنگ زدم پلیس اومد ، وقتی به افسر کلانتری گفتم که نوه ی این حاجی نامسلمان ، به من فحش ناموسی داده ، به قرآن قسم خورد که من دروغ میگم و پسر و نوه ی ایشان اصلا فحش نداده ، من با شناختی که از این پیر سالوس دارم ، دیدم که این پیر که یک پاش لب گوره ، اصلا براش مهم نیست که مرگ چقدر بهش نزدیکه و حق و ناحق براش مهم نیست . مهم این که به هدفش برسه به چه قیمتی مهم نیست !!
با این رفتار زشتی که این کفتار پیر داشت ، به این نتیجه رسیدم که نباید کار خیری برای کسی انجام داد . خصوصا آدمی که ادعای مسلمانی دارد و به نماز جماعت می ره و عید قربون قربونی می ده و ادای آدم مسلمان ها رو درمیاره ... با این رفتار زشت و قسم دروغش از این پیر متنفر شدم که اینقدر راحت آخرتش رو به دنیاش فروخت ... واقعا دردی که به دلم نشست از دلم زدودنی نیست ...
- ۹۳/۱۲/۱۸