روزهای سخت عید
می دونید نوروز تنها برای بچه ها خوبه . یادش بخیر وقتی مدرسه می رفتیم ، برای رسیدن روزهای عید لحظه شماری می کردیم ، سیزده تا 15 روز تعطیل بودیم . ولی تنها کابوس این روزها ، پیک شادی مسخره یی بود که به ما می دادن تا رنگ آمیزی کنیم و بنویسیم . مام نامردی نمی کردیم ، می ذاشتیم روزهای آخر عید اون رو یک جا کامل می کردیم . بعدشم به مدرسه می آوردیم و با دادنش به مدرسه از شرش راحت می شدیم . البته گاهی هم نمره های پایینی ازش می گرفتیم . ولی خوب به نابود نشدن خوشی های روز عید مون می صرفید . این جوری بود که ما نفهمیدیم عید چیه.به محضی که روز عید می رسید ذوق داشتیم که لباسهای تازه مون رو بپوشیم و بیفتیم توی خونه ی این و اون تا عیدی بگیریم و پول جمع کنیم . ولی الان که ماشاالله عمری از ما گذشته ، تازه فهمیدیم که بابا این بابای ما چقدر روزهای عید گرفتاری داشت و ما توی یک عالم دیگه یی سیر می کردیم . به هر حال این روزهای خاطره انگیز گذشته ، ولی روزهای عید نوروز هر سال در حال آمدن و رفتن است . تنها خاطراتی چند از اونها مونده . از روزگار ما روزهای خوشی به جاست . دیگه نوروزهایی که از راه می رسند برای ما خاطرات خوبی به همراه ندارند. الان درگیر مسئولیت سنگین زندگی هستیم ، الان دیگه وقتشه که آقا مانی پسر گل بابا ، این کارها رو بکنه . ... یادش به خیر روزهای خوش نوروز کودکی
- ۹۳/۱۲/۲۳