سرزمین شیر و خورشید

سرزمین شیر و خورشید یعنی ایران من

سرزمین شیر و خورشید

سرزمین شیر و خورشید یعنی ایران من

مشخصات بلاگ

از بازدید کنندگان گرامی خواهشمندم با نظرات و انتقادات خویش ، مرا در بهبودی این تارنما یاری نمایند.
با سپاس

طبقه بندی موضوعی

چند شعر از چند شاعر در ستایش امام رضا (ع)

چهارشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۱ ق.ظ

علیرضا بدیع

به یمن پای شما خاک باسعادت شد
و آب ازین همه تبعیض غرق حسرت شد
 همین که از لب قندت حدیث شهد چکید
نبات سبز شد از خاک و آب شربت شد
حدیث شکر که گفتی ، گیاه دستش را
بلند کرد به : آمین ! وفور نعمت شد
شبی که خوشه ی انگور میل کرد تو را
میان ایزد و ابلیس از تو صحبت شد
در آن مناظره ابلیس از خدا پرسید :
که گفته عدل تو در خلق ما رعایت شد ؟
یکی شبیه من این گونه رانده از همه کس
یکی شبیه « رضا » قبله ی جماعت شد
{ این شعر بیت هشتم خود را شهید کرد }
از آن دقیقه که خورشید گنبدت را دید
غروب کرد و رخ اش سرخ از خجالت شد
تمام زنجره ها در محاق افتادند
شبی که صورت ماهت دوباره رویت شد
زمین به حرمت « قدقامت » ات دو دست اش را
مناره وار بر آورد و در عبادت شد
تو آن همیشه ی سبزی که غیر انکار است
چرا که نام تو در سینه ها کتابت شد ...


محبوبه بزم آرا
چشمم به هیچ پنجره رغبت نمیکند
جز با ضریح پاک تو صحبت نمیکند
دیگر کبوتر دل من آب و دانه را
جز با کبوتران تو قسمت نمیکند
شاید هنوز این همه باران اشتیاق
در آسمان دوست کفایت نمیکند
شاید هنوز بنده خاکم که گنبدت
من را به آسمان تو دعوت نمیکند
مولا! نگو که این پر و بال شکسته را
باران مرهم تو شفاعت نمیکند
آخر بدون مرحمت چشمهای تو
این خسته را خدا هم اجابت نمیکند
خواندی مرا وگرنه بدون اشاره ات
قلبم چنین هوای زیارت نمیکند ...



زهرا بیدکی
سکوت و سردی شب ناتمام، همسایه!
و چاره چیست؟ دوباره سلام، همسایه!
خدا کند که بماند صفای سایه تو
همیشه بر سرمان مستدام همسایه
چه کرده ای که چنین بال می زنم هر روز
کبوترانه به آن کوی و بام همسایه!
غزال خسته و مجروح را در این فرصت
نمی شود برهانی ز دام همسایه!
مرا ز سایه همسایگی ات طرد مکن
که بی تو باقی عمرم حرام، همسایه!
و در حضور بزرگ و زلال تو هرگز
نه جاه می طلبد دل، نه نام، همسایه!
مرا بخوان که در این ازدحام غصه و غم
به آستانه سبزت بیام، همسایه!
خلاصه اینکه نمانده است هیچ عرضی جز -
ملال دوری تو، والسلام، همسایه!



پروانه مه ولاتی
آشنای غریبان
تا خاوران نگاه شما را مرید شد
تبریز تا هرات، پر از بایزید شد!
از شرق کوچه باغ نشابور آن غریب
مثل بهار آمد و آغاز عید شد
وقتی حدیث سلسله مشکات راه گشت
شب، پیش روز مرد و جهان روسپید شد
ای آشنای هر چه غریب است، نام تو
فرش زمین گام تو، عرش امید شد
در بستر قدوم شما، نقش عشق ماند
جوشید آب و تالی زمزم پدید شد
وقتی که بیت هشتم شعرم غریب شد
مامون نانجیب، یقیناً یزید شد
ای قاتل غریب ترین آشنای ما
مهمان کشی ز عهد تو، رسمی جدید شد
آن جا به دست ظلم، عدالت به خاک رفت
داناترین امام خدا چون شهید شد
باران گرفت چشم سناباد خسته را
سیلاب اشک دیده مردم شدید شد
در ازدحام زائر تو شد غبار نور
«پروانه»ای که پای ضریحت شهید شد


 معصومه عباسی
خادم
کسی در بخت و اقبالش شبیه مشهدی ها نیست
برای چشم آن ها دیدنت از دور رویا نیست
و دست آسمان را گنبدش از پشت می بندد
برای این همه خورشید در یک آسمان جا نیست
ببین حتی ملائک بی تو حسرت می خورند آقا
که دوری از بهشت انگار تنها مشکل ما نیست
چقدر این روزها در این حرم دل جا به جا کرده است
برای درک غم چیزی شبیه ویلچرها نیست
دلم را می دهم امشب به صندوق اماناتت
که عمری با خودت باشد، اگر چه جاش این جا نیست
مرا بیدار کن خادم، بگو موهات معلوم است
که در خوابم پریشانست موهایی که پیدا نیست
زبانم مو در آورده است از بس گفته ام: آقا
ولی فهمیده ام حالا، کسی مثل تو آقا نیست



هوشنگ محمدی
طلوع ستاره
به شوق حضرت دلبر دوباره می رقصد
دوباره دل به نوای نقاره می رقصد
و موج تشنه زائر بر این در و دیوار
هزار آینه با هر اشاره می رقصد
ببین که فوج ملائک به دور این گنبد
به شادباش طلوع ستاره می رقصد
و پایکوبی قول و قلم تماشایی است
ببین که چشم تو از این نظاره می رقصد
چه عاشقانه قلم در سماع می چرخد
چه عارفانه نهاد و گزاره می رقصد
کسی که سرخوش صهبای هشتمین جام است
ازین دقیقه خوش تا هماره می رقصد
برای گفتن این عشق واژه کم دارم
به سینه شور و عطش بر لب قلم دارم
کبوترانه بر این بام دانه می جویم
به بوی دامن دلبر رمیده آهویم
من از تبار غریبان دورها بودم
اسیر حسرت دیدار آشنا بودم
دلم کبوتر بام امام هشتم شد
و باز پر زد و در متن مثنوی گم شد




  • ۹۴/۰۷/۰۱
  • بهرام محتشم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی