سرزمین شیر و خورشید

سرزمین شیر و خورشید یعنی ایران من

سرزمین شیر و خورشید

سرزمین شیر و خورشید یعنی ایران من

مشخصات بلاگ

از بازدید کنندگان گرامی خواهشمندم با نظرات و انتقادات خویش ، مرا در بهبودی این تارنما یاری نمایند.
با سپاس

طبقه بندی موضوعی

نیم نگاهی به امور جاری کشور 1

دوشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۰ ب.ظ

راستش رو بخواین از اون جایی که هیچ علاقه یی به نظام جمهوری اسلامی ندارم ، زیاد خودم رو درگیر سیاستهای نظام هم نکرده ام . چنان که بارها گفته ام ، اگر اعتقادی به نظام جمهوری اسلامی ندارم ، دلیلی بر این نیست که التزامی هم نداشته ابشم ، چنان که یک آدم در آمریکا باشد و اعتقادی به نظام جمهوریت این کشور نداشته باشد ، ولی باید به قوانین این کشور احترام بگذارد وگرنه زندگی برایش سخت خواهد شد. چنان که بسیاری از کسانی که در کشورهای دیگر هستند ، نظر به این که نظام حکومتی کشور مورد بحثشان را قبول ندارند ، ولی به قوانین مدنی این کشورها احترام می گذارند و البته بسیاری از این مردم به نظام سربازی آن کشور هم پایبندی داشته و انجام سربازی کرده اند چنان که بسیاری از ایرانیان ساکن آمریکا ، امروز در ارتش آمریکا عضو بوده و به آرمانهای این ارتش می اندیشند . من هم چنان که اینان هستند ، در ایران عزیز زندگی می کنم و دستکم 400 سال پیشینه ی تاریخی در یکی از روستاهای مرکزی ایران و منطقه ی یزد رو دارم که نشان می دهد که ما ایرانی هستیم و پیش از این هم ایرانی بوده ایم . من و تمام پدران پیشین من ایرانی بوده و در این سرزمین زندگی کرده اند . از اون سده های پیشین رژیم های بسیاری در این کشور بر سر کار آمده و نابود شده اند ، ولی ما ایرانی بوده و مانده ایم . امروز هم این رژیم در کنار رژیمهای گذشته قرار دارد و امروز هست و مسلما تا ابد در ایران برقرار نخواهد بود ، ولی مسئله ی مهم این است که امروز و در دوره ی ما این نظام بر قرار می باشد و ما هم التزام به این قوانین داریم که رژیم کنونی برقرار کرده است و فردای از میان رفتن این نظام ، اگر عمری باقی باشد ، باید با قوانین آن رژیم زندگی کنیم . ولی من در کمترین تعهدی که به نظام داشته ام ، انجام سربازی بوده است که 21 ماه از بهترین روزهای جوانی ام را برایشان خدمت کرده ام و البته صدمات روحی و روانی و جسمی زیادی هم دیدم . روزهایی بسیار سخت که برای خیلیها قابل تحمل نبود و نیست . امروز که گاهی از جلوی همان پادگان محل خدمتم رد می شوم ، انگشت تحیر به دهان می گیرم که اینقدر تغییر کرده است ، به هر روی ، روزهای سخت و سیاه سربازی من گذشت و هنوز هم باور کنید که توهم دارم که باز هم منو برای سربازی ببرند . از بس به من بد گذشت در این دو سال .

حالا از این همه حرف زدن و مقدمه چینی منظورم این بود که بابا یکی به داد این مردم برسه . گاهی اوقات وقتی به همه ی اموری که ذهن آدم به آن می اندیشد ، می اندیشم در می یابم که چه قدر از مدینه ی فاضله یی که به اون می اندیشم دور هستیم ، هر گوشه از این کشور رو می بینیم ، تا خرخره در کثافت فساد اداری غوته ور است . مثلا در دوره ی سربازی ، یک برد اطلاعاتی رو روزهای آخر توی ستاد مشترک دیدم که نشان می داد که سهمیه ی فوری و واجب هر سرباز چه چیزهایی و به چه اندازه یی است ، خدایی وقتی به اقلامی که باید به عنوان جیره به سرباز بدهند ، نگاه کردم ، شک کردم که در ارتش هستم یا در دزدخانه ام ؟؟

دیدم از تمام اون جیره یی که باید به من سرباز می دادند ، تنها واکس و قند و چای و یک مقدار خنزر و پنزر رو به ما سر وقت دادند و بقیه ی اقلام رو یا اصلا ندادند و یا این که یک چهارم جیره ی ما رو دادند . مثلا از 4 جفت پوتین تنها دو تا به ما دادند ، از جوراب و زیرپوش و لباس نظامی و ... همه را کمتر از یک چهارم تا یک دوم داده بودند . هر چی نگاه کردم ، دیدم نه در زمان جنگیم و نه در حال تحریم نظامی . همین جیره رو سربازهای سپاه تمام و کمال می گرفتند ولی سربازهای ارتش بیچاره  بودند و چیزی دستمان را نگرفت و به کوچکترین بهانه یی یا به ما اضافه خدمت می دادند و یا این که با تهدید ، مجبور به سکوت می شدی .

این یکی از مظاهر فساد در ارتش بود . یکی دیگر از مفاسد ارتش ، همجنسگراهای نظامی بودند که خدا رو شکر توی دوره ی ما هم کم نبود و یکی از اونها به پست من هم خورد ، ولی من اون وقتها اینقدر توی عشق و عاشقی با دختر همسایه امون و دختر عمو . غیر ذلک بودم که اصلا سمت این کثافت کاری ها نمی رفتم ، ولی همین گل پسر تقریبا نصف سربازان پادگان ما رو سیراب کرده بود و تنها کسی که انگاری دست بهش نزده بود ، من بودم ‍‍‍!!! وقتی حضرت تیمسار ما فهمید که این آقا پسر تهش باد می ده و کونش می خاره ، به جای این که تبعیدش کنه ، نوازشش کرد و نشون به اون نشون که من هفت روز اضافه خدمت خوردم و این آقا پسر حتی یک ساعت هم اضافه نخورد!!!


  • ۹۴/۰۷/۱۳
  • بهرام محتشم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی