راستش رو بخواین ، من تا چند وقت پیش بر این باور بودم که کسایی که در زمان جنگ رفتن و کشته شدن احمق بودن که جونشون رو به خاطر این آخوندها ریختن و الان ثمره ی اون به این آخوندها می رسه. ولی ماه های متوالی است که این افکار رو دور ریختم . بارها گفته ام که التزام به نظام جمهوری اسلامی دارم ولی اعتقاد ندارم . من به سبب این که در این کشور که فعلا به دست آخوندها و نظام اسلامی اداره می شه باید از قوانینی که در این مملکت جاری هست ، اطاعت کنم ولی اطاعت کردن من دال بر باور و ایمان من به این نظام نیست . من هم مانند یک آمریکایی که در کشور خودش هست و از قوانین اطاعت می کنه ، و یا خیلی از کشورهای دیگر ، در این سرزمین زندگی می کنم . من سالهای ساله از روزی که چشم باز کردم در این سرزمین پاک و مقدس بودم و سالهای دیگر هم شاید زنده باشم و باز هم در این سرزمین هستم و خواهم بود. ولی یادم نرود و یادمان نرود که کسانی که برای حفظ این آب و خاک جان باختند با هر ایمان و باوری که داشتند و اگر فدایی رهبرشون بودند ، تنها هدفشان رهایی خاک ایران از زیر چکمه های پلید سربازان صدام خبیث و ملعون و معدوم بود. آنها به هر باوری که بودند مهم نیست ، من باید به شهیدان این آب و خاک احترام بگذارم و به فرزندانم نیز بیاموزم که با هر مرام و مسلکی که هست شهید شهید است . من به خون شهیدان این آب و خاک احترام می گذارم و مقدس می دارم .
امروز با ثمرات درخشانی که جمهوری اسلامی به جا نهاده و به هر بهانه و هوسی به نام دین ، بر مردم سخت گرفته اند ، تنها بهره یی که داشته است ، این است که ایمان استوار مردمی که زمانی به این نظام باور داشتند سست شده است و روزی می رسد که این دیوار اعتماد فرو خواهد ریخت و دور نخواهد بود که فرزندان این آب و خاک سر به شورش بردارند و فریاد دادخواهی بر آورند . ناله های هر روزه ی مردم و خون جگرهای مادران این سرزمین از فراق فرزندانشان روزی به بار خواهد نشست . ایکاش این قدر دانا باشند کسانی که این آه و ناله ها را می شنوند به اندیشه بروند و دریابند که راه درست چیست و آیا هنوز در راه درست گام بر می دارند و یا خیر و ناغافل راه در کجراهه یی نهاده اند وبه این گمانند که هنوز در راه درست گام بر میدارند.